سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :3
کل بازدید :40097
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/2/4
5:58 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد حسن زاده[0]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهمن 92[2]
عناوین یادداشتهای وبلاگ
سلام عناوین یادداشتها[3]

من اهل جمع جبری نیستم . از جبر بیزارم و از عشق سرشار . نسل من از جبر بیزار است . این ها نسل مرا غریب گیر آورده اند . لکنت زبان مرا دیده اند و خیال می کنند حرف حساب نداریم .

این جا پیتزای پپرونی می دهند به شرط رای . چلو کباب وطنی می دهند برای خدمت . نزاع می کنند برای کرسی .

این ها از احزاب وام می گیرند ، از گروه ها یار می گیرند و از جبر انتگرال می گیرند . اذانشان به وقت دوکوهه نیست . تبلیغ خود را می کنند نه خدا را . از حقوق خود دفاع می کنند نه مردم . به نام مردم و به کام گروهی خاص .

راستی چند سال پیش بود که شهید احمدی می گفت : اگر نماینده ای از حق مردم دفاع نکند یا برای عده ی معدودی کار کند ، نماینده طاغوتی است . دیگر دوران این حرف ها هم برای عده ای آب از سر گذشته ، گذشته .

به آمار شهدایمان باید تهرانی مقدم و احمدی روشن را هم اضافه کرد . مسئولیت سنگین تر شده و راه صعب تر . نمی دانم شاید شبیه جبهه کردستان شده ایم . هم از خودی می خوریم و هم از نخودی .

اینجا راهنما ها به راست می زند اما گروهی به چپ می پیچند . ما مانده ایم با جفت راهنما ها چه کنیم ؟

گروهی قائل به آزادی اند . همه چیز را آزاد می دانند . عقیده ، دانشگاه و حتی پی جامه را . گروهی از مردان منحنی نخواستند دانشگاه آزاد آزاد شود . حتی برای وقف هم تلاش تام و تمام کردند اما خدای خرمشهر ، دانشگاه آزاد را آزاد کرد .

آقایان ، وقتتان به سر آمد . از ماشین بیت المال پیاده شوید . بقیه مسیر را باید با مترو رفت . همان مترویی را که با سرعت صد کیلومتر بر سال ساختید .

خاوری از تورونتو شما را نگاه می کند و می خندد .

دیگر باید مراقب بود تا مردان منحنی نتوانند دل ها را تصرف کنند . ورود هر کدامشان یعنی یک دل منحنی .


92/11/24::: 12:0 ص
نظر()
  
  

مال من نیست؟ نباشد

همین که زیر یک آسمانــــــــیم برای من کافی ست ..

 

 

این هم از یک عمر مستی کردنم

سالها شبنم پرستی کردنم

ای دلم زهر جدایی را بخور

چوب عمری باوفایی را بخور

ای دلم دیدی که ماتت کرد و رفت؟

خنده ای بر خاطراتت کرد و رفت؟

 

دیگر نمی گویم « گشتم نبود نگرد نیست »

بگذار صادقانه بگویم

گشتم ، اتفاقا بود

فقط

مال من نبود

بگذار دیگری بگردد

لابد مال اوست ...!


 

داشتنت آرزوی محالی ست

می دانم

ولی

به دوست داشتنت که می توانم افتخار کنم


 

انتظار نداشته باش برای کسی که خودش را گم کرده پیدا باشی !

 

 

 

هنوز میل به پروانگی درونم هست

 هنوز قدرت دیوانگی، جنونم، هست

به این حال معلق تا کی‌ام بیدار می‌داری

 نفس بفرست! مُردم آه! از این آهِ تکراری

 

 

این جا سرهای خالی روی شکم‌های سیر است

برای همین دلم از همه سیر است